۲۹ دی ۱۴۰۳

پاسخ به سوالات: سال ۲۰۲۵- سری اول

 

 


 سوالات سالهای ۲۰۱۸  تا پایان ۲۰۲۳ کلیک کنید


دوستان عزیز، از این به بعد پاسخ به سوالات به زبانهای غیر فارسی در سایت پژوهشکده به همان زبان مربوطه انتشار خواهد یافت. با سپاس

پاسخ به سوالات انگلیسی

پاسخ به سوالات آلمانی


۲۰۲۲۰۲۵۴ & ۲۰۲۵


 

چهارشنبه سوم بهمن ماه ۲۵۸۳ باستانی | بیست و دوم ژانویه ۲۰۲۵ میلادی


سوال


درود، عرض ادب و احترام

بنده تغییر جنسیت زن به مرد داشته ام و با توجه به اشاره نمودن استاد الهی در کتابهای برهان الحق و معرفت الروح به این موضوع که ارواح مخنث احتمال انجام تغییر جنسیت رو دارند نظر شما را در مورد اختلال هویت جنسی و همچنین در رابطه با سخنان استاد الهی در این راستا میخواهم بدانم؟

همچنین بنده به شدت با فرهنگ ووکیسم و افراط مخالفم و عقیده دارم نظر نهایی رو اکثریت میدن نه اقلیت اما باید برای اقلیت حقوق در چارچوب منطق عاقل پسند قائل شد نظر شما چیست؟.     

 در انتها بابت تمامی مقالات غنی شما که کمک میکند تا حدی گوشه کنار تاریک و بسیاری از ابهامات درکی شخص بنده رفع شود تشکر و قدردانی میکنم.

با سپاس

 

پاسخ

 

با درود  به شما دوست عزیزم

در مورد سوال شما باید بطور کلی عرض کنم که با آنچه فرمودید موافق هستم، بدین شرح:

 

۱-    تغییر جنسیت دادن در بعد فیزیکی به هیچ وجه رخداد بد یا منفی نیست، زیرا کاراکترهای شخصیتی برخی افراد در نزدیکی مرز مابین هر دو جنس قرار دارد و با کمی دخالت دیگر فکت های محیطی به یکی از آن دو تبدیل می شود، حال آنکه تمایل به جنس مخالف بودن همواره آنجاست، در غیر اینصورت، شخص میلی به تغییر جنسیت نمی داشت.

چیزی که شما و دیگران باید بدانید آن است که این امر مربوط می شود به روح بشری که اعجاز تکامل میدانهای مغناطیسی جمادی، گیاهی و حیوانی می باشد و ارتباطی به روح ملکوتی، یعنی آن هسته خودیت واقعی شما ندارد. به کوتاه کلام، تغییر جنسیت در بدن فیزیکی هیچ گونه عارضه ای در بعد معنوی بر روی خودیت واقعی شما نمی گذارد و نه چیزی به آن می افزاید و نه چیزی از ارزش آن می کاهد.

 

۲-    شما باید بدانید که مخنث محسوب نمی شوید زیرا مخنث به مفهوم خنثی بودن از نظر کاراکترهای جنسیتی می باشد، حال آنکه شما با آنکه از نظر فیزیکی مونث بوده اید، دارای تمایلات مذکر هستید. این بدان مفهوم است که در زندگی بعدی نیز در قالب مرد بدنیا خواهید آمد. مخنث ها نیز در زندگی بعد بنا بر درصد کاراکترهای مذکر یا مونث، در قالب زن یا مرد بدنیا خواهند آمد. با این حساب شما و افرادی مانند شما به اختلال هویت جنسی دچار نیستید. فقط از نظر روانی ممکن است خودتان بر اثر ناآشنایی و یا غیرعادی محسوب شدن این امر در جامعه و یا برخی اوقات عکس العمل های برخی افراد کوچک فکر و بی ظرفیت تا حدودی از این مسئله ناراحت باشید. راه حل رهایی از آن، این است که بدانید و عمیقن باور داشته باشید:


" انسان بودن، کوچکترین ارتباطی با جنسیت بدن فیزیکی ندارد. تنها رفتار، افکار و نیات یک فرد است که درجه انسانیت او را تعیین می کند. در هر حال در جهان کمالی ها، مطلقن جنسیت مفهومی ندارد"  

 

۳-    در مورد آنچه گفته شد، در کتاب «زیست شناسی بعد دوم» که به شش زبان نوشته ام، بخشی نیز به همین مقوله اختصاص داده شده است، ولی هنوز آن را انتشار نداده ام. با این حال، مطلبی را که مطرح نموده اید مرا به وجد آورد تا شاید بزودی آن مطلب علمی را حداقل به فارسی، انگلیسی و آلمانی انتشار دهم.

 

۴-    در مورد ووکیسم فرمودید. باید بگوییم دلیل مخالفت من با این جنگ‌اَفزار تازه ای که چپ های تندرو بوجود آورده اند و در دوران سلطه دمکراتها در آمریکا به اوج تبلیغاتی خود رسید، آن است که این امر می رفت تا بیش از هرچیز شالوده روابط طبیعی و اجتماعی را در آن کشور ازهم بپاشد. در دوره بایدن، سخنگوی کاخ سفید، یعنی خانم کرین ژان پیر بطور واضح می گفت: 


" من از هر کس دیگری برای این شغل، سخنگوی کاخ سفید بودن، مناسبتر هستم، زیرا سیاهپوست و همجنس گرا(لزبین) هستم."


این بدان معناست که او دو مسئله فردی و شخصی را مزیتی برای کسب آن کار مهم می دانست، حال آنکه ایشان کوچکترین تخصصی در آنچه بر عهده اش گذاشته بودند نداشت.


ووکیسم  بوسیله چپ گرایان تندرو و با سرپوش دروغین عدالت اجتماعی آغاز بکار کرد و به مرور، مفهوم حقیقی لیبرالیسم و فمینیسم را هم تغییر داد.  در زمانی دورتر، این مقوله در اتحاد جماهیر شوروی نیز مطرح بود، اما مجال رشد نیافت و به همین دلیل دستگاه تبلیغات مارکسیستی روسی و بعدها چینی، از آزادی بیان در آمریکا سود جسته، آن را وارد دانشگاه ها و تا حدودی بدنه اجتماع نمودند و جنبش های خطرناکی چون Black Lives Matter (BLM)  و Antifa و Stay woke  را براه انداختند . گرچه این آخری در ظاهر و در قالب یک شعار، به مفهوم مراقبت از بیداری برای احقاق حقوق، از طرف سیاهپوستان بکار می رفت، اما ابزاری بود در دست چین و روسیه برای تخریب بافت دمکراتیک اجتماعی غرب.

در این مورد مایل نیستم بیشتر از این توضیح دهم زیرا از حوصله من، شما و خوانندگان این سطور خارج است. ممکن است بعدها یک مقاله کامل در این مورد بنویسم.

در این مورد فقط کافیست بدانید، اینها همه برای آن است که چپ ها و به زبانی واضح تر، روسیه و چین در صدد تخریب دمکراسی غربی می باشند که بالاترین جلوه آن در حال حاضر در آمریکاست. این دو کشور سعی دارند ملی گرایی که یک امر طبیعی می باشد را به فاشیسم نسبت دهند. مقایسه ای که از اصل و ریشه نادرست و غیر علمی می باشد.

در همین رابطه، این ادعای دونالد ترامپ که حداقل دو بار در دو سخنرانی مختلف عنوان داشت، مبنی بر این که خدا او را از مرگ بر اثر ترور نجات داد تا بوسیله او آمریکا نجات داده شود، ادعایی کاملن صحیح می باشد و من مطمئن هستم که اگرچه ممکن است ریشه ووکیسم و چپ گرایی در آمریکا کنده نشود، با این حال این مقوله شیطانی بسیار ضعیف خواهد شد. 

 

۵-     در مورد حقوق اقلیت، کاملن حق با شماست. برتری اکثریت بر اقلیت تنها در یک رای گیری عادلانه بدون تقلب و دستکاری مشخص می شود آنهم در فضای یک دمکراسی واقعی. بدیهی است که در چنین فضایی، اقلیت حذف نمی شود و حق و حقوق آن در نظر گرفته خواهد شد. حال آنکه تغییر جنسیت دادن، حق طبیعی هر انسان است که باید از طرف جامعه و بدنه اجتماعی و البته از طرف حکومت، از هر نوع که باشد، به رسمیت شناخته شود و مورد خدشه واقع نشود.

 

۶-    عزیزم سرت را بالا بگیر و اجازه نده، برخی افراد بی مایه و سطحی نگر، شما را تحت تاثیر منفی قرار دهند. بدان که چه خداباور باشی و چه آتئیست، در هر حال آن خدای حقیقی و نه خدای ساخته و پرداخته اذهان ضعیف و خشن و بی مایه، شما را مانند دیگران دوست دارد و برایت احترام قائل است.

 

با آرزوی موفقیت برای شما و خانواده

فرامرز تابش


شنبه ۲۹ دی ماه ۲۵۸۳ باستانی | ۱۸ ژانویه ۲۰۲۵ میلادی


سوال


با عرض درود

مدتی است به نظر می آید که تعدادی به ظاهرملی گرا به تندروی مشکوک روی آورده و دیگران را که از القاب پر طمطراق پادشاهی مانند اعلیحضرت یا علیاحضرت و غیره استفاده نمی کنند مورد حمله قرار می دهند و به آنها حکم می کنند که باید برای خانواده محترم پهلوی از این القاب استفاده کرد. من خودم یکی از این افراد هستم که گرچه علاقه قلبی زیادی به این خانواده، برای تاریخچه خدماتشان به ایران، دارم اما از انتخاب این القاب در مورد آنها اجتناب می ورزم. برای مثال چند نفر از این افراد تندرو اما بی نام و نشان که برخی از ملی گرایان متعادل آنها را شاه الهی می نامند به من حمله می کنند که چرا می گویی شهبانو، باید بگویی علیاحضرت شهبانو.

چون شما ملی گرا هستید می خواستم نظرتان را در مورد این نوع تندروی ها بدانم و ضمنا  .....

با سپاس

 

پاسخ


با درود

قبل از هرچیزی باید بیاد داشت که اگر ایران، تحت اشغال بماند، هیچ نوعی از حکومت ملی نیز محلی از اعراب ندارد.


ببینید خشکه گرایی و تندروی آفت حقیقت است. این همان دامی است که سران حکومت کنونی ایران بدان گرفتار آمده و باعث تخریب مقامی که در نظام شاهنشاهی گذشته نزد اکثر مردم داشتند شد. این امر تا جایی پیش رفت که آتش آن حتی دامن دین و مذهبشان را هم گرفت و بر باد داد. من بخوبی بیاد دارم در زمان شاه فقید، حتی مشروب فروشی ها که صاحبانشان از ادیان دیگر بودند، بدون آنکه دولت و یا کسی به آنها تحکم کند، روز اول عزاداری برای امام اول شیعیان و روز تاسوعا و عاشورا کافه های خود را می بستند. حتی یکی از دوستان که در مورد زنان روسپی در گذشته و حال تحقیق می کرد می گفت که حتی این بانوان نیز در آن دوره  در خانه های خود را به حرمتی که برای چنین روزهایی قائل بودند، می بستند. اما این دوره احترام به المنت های مذهبی کاملن اجباری شده است و انجام ندادن و مخالفت با این مراسم، خطر دستگیری و حتی مرگ در پی دارد. ضمن آنکه انجام این مراسم مانند دوران قبل از ۵۷ نه از روی اعتقاد، بلکه به طمع پول های بسیار زیادی که حکومت در اختیار این نیروها قرار می دهد می باشد.

همه آنچه گفته شد نتیجه آزادی در دین در زمان شاه پهلوی در مقابل تندروی شدید مذهبی در حکومت کنونی است.


در ارتباط با نکته شما آنکه، مسئله مهم آن است که اکثر و یا همه چنین افرادی که در مدیا به رواج این دگماهای سیاه یعنی خشکه گرایی مبادرت می ورزند و انجام آن را به دیگران تحکم می کنند، وابسته به سپاه سایبری حکومت ساکن در ایران هستند. و البته هدفشان نیز ایجاد نفرت از این خانواده و در ادامه چند دستگی مابین ملی گرایان است. در این رابطه چپ های تند رو، عوامل سرخ و سیاه و برخی از اصلاح طلبان نیز بنزین بر روی آتش این تنور می ریزند.


در این راستا من اطمینان دارم ملی گرایان نخبه و ریشه دار که از پختگی ناشی از تحقیق ، پژوهش و مطالعه مستمر برخوردار هستند هرگز به چنین دام هایی که به گفته شما شاه الهی های سایبری پهن می کنند نخواهند افتاد.  


" ضمنن باید دانست، گرچه استفاده از آن القاب رسمی در صورتی که  به دیگران تحمیل نشوند از دید من ایرادی ندارد. اما مشکل می تواند از جایی آغاز شود که لزوم استفاده از این القاب رسمی سلطنتی، به دیگران تحمیل شود. زیرا در آن صورت با یک تندروی بیمارگونه طرف هستیم که به حقیقت ضربه خواهد زد. "


در انتها مایلم توجه دوستان ملی گرای نخبه عزیزم را به یکی از مطالب قسمت سوم سلسله مقالات «مانیفست پاتریوتیسم متعادل ایرانی» تحت عنوان « افراط و تندروی، عامل تخریب هر ایده و عقیده- میدان فعالیت بیماری جذام در دو سطح» جلب کنم.

در بخشی از آن مطلب آمده  است:

 

"...  نتیجه تندروی هایی از این دست، بسیار شوم و مخرب خواهد بود. اولین ضرر آن این است که افراد مستعدی را که راغب به پیوستن به ملی گرایان می باشند عقب می راند و در مرحله حاد، آنها نیز جذب یکدیگر شده، یک جبهه واحد بر علیه ملی گرایان ایجاد خواهند نمود. در این میان، وزارت اطلاعات که بسیار حرفه ای عمل می کند بدون آنکه در این ارتباط هزینه چندانی صرف کند، وارد عمل شده، تندترین اشخاص را به صورت زیر بازی می دهد. ...."


مطالعه کامل این مطلب در لینک زیر توصیه می شود. کلیک کنید

 


با آرزوی موفقیت برای شما و خانواده

فرامرز تابش