2020
آخرین قسمت
07.12.2020
سوال
سلام. کسی که در استخدام در یک شغل دولتی، با دستکاری سن تولد شناسنامه خود را کم سن تر نشان دهد تا شرط سنی استخدام، مانع جذب وی نشود.حقوق دریافتی چنین شخصی براساس آموزه های استاد الهی، چگونه است؟س
جواب
با سلام. ببینید برای پاسخ دقیق به این سئوال، لازم است یک بحث الهیاتی-فلسفی عمیق ارائه شود که نه من وقت نوشتن آن را دارم و نه شما حوصله خواندن آن را. اما بطور کاملن خلاصه و عمومی می توانم بگوئیم، اگر عملی که انجام می دهید، از شما و خانواده شما دفع شر و فقر می کند و ضمنن به دیگران نیز ضرری نمی رساند، انجام آن از نظر من بلامانع است، زیرا خود فقر ده ها مشکل ، فساد و درد سر ببار می آورد. برای شخص باهوشی چون شما همین قدر کافی است. با
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
14.11.2020
سوال
سلام. آیا کتاب های مقدس چون قران و انجیل از طرف مبدا خلقت بوده یا صرفا ، ساخته و پرداخته پیامبران بوده برای اداره کشور در زمان خاص خود.س
جواب
ببینید واقعیت آن است که برای رسیدن به حقیقت، لزومی ندارد که ما در پی بی اعتبار کردن ادیان و مذاهب باشیم. برای دانشجویان استاد الهی یادآوری یک نکته از اهمیت خاصی برخوردار است و آن اینکه: س
س« نیکوان هم هر کسی در هر مقام گشت معروف بر تو واجب احترام»س
با این حساب جستجو در مورد اینکه آیا این کتب مقدس، نوشته پیامبران بوده اند و یا مستقیمن از مبدا خلقت آمده اند نیز ما را بجائی نخواهد رساند، زیرا فرضن به قول شما، این کتب نوشته پیامبران باشد، در اینصورت بازهم خطائی انجام نشده است، زیرا وقتی بپذیریم که آن فرد، پیامبر است، بنابراین او می تواند پیام خود را مکتوب کند. اما اگر شما این امر را نپذیرید، در اینصورت مجبور هستید پیامبری پیامبران را نیز زیر سئوال ببرید که خروجی چنین جستجویی به نفی وجود نظم دهنده کل، خواهد انجامید.س
از آن گذشته نباید فراموش کرد که این کتب در زمان خود آن پیامبران نوشته نشده اند. بنابر این می تواند از نظر عقلی آنچه شما می گوئید صحیح باشد، اما علیرغم آن نمی توان ریشه اصلی ادیان را نفی نمود، زیرا در هر حال وقتی شخصی پیامبر شد، آنچه می گوید قابل تامل و تفکر است. البته صرف نظر از همه خرافاتی که در طول تاریخ به آن گفتارها اضافه شده اند.س
بنابر آنچه مختصرن گفته شد، بهتر و عاقلانه تر آن است که یک جستجوگر حقیقت بدنبال خود حقیقت باشد نه آنکه سعی در تخطئه ادیان کند. البته همانطور که گفته شد، در اینکه خرافات بسیار زیادی وارد همه ادیان شده است هیچ گونه شکی نیست. خرافاتی که مانند ابری تیره روی حقیقت را پوشانده اند و یافتن درست از نادرست را تقریبن غیرممکن ساخته اند. به همین منظور و در همین راستا استاد الهی برای یافتن حقیقت به ما یک فرمول داده اند و آن اینکه:س
س" ببین می خواهی دیگران با تو چگونه رفتاری داشته باشند، تو نیز با دیگران بدین گونه رفتار کن و هرآنچه برای خود نیک می دانی و می خواهی با تو بدین شکل رفتار شود، تو نیز با دیگران بدان شکل رفتار کن و از رفتار بر ضد آن پرهیز کن." (رجوع شود به مقاله اصول عقاید استاد الهی قسمت اول و دوم)س
به هر اندازه که چنین رفتار کنی، به حقیقت نزدیک تر خواهی شد و دیگر لازم نیست وقت بسیار پرقیمت خود را صرف این امر نمائی که آیا قرآن و انجیل ساخته و پرداخته پیامبران بوده اند و یا خیر. بدیهی است که لازمه این امر، اعتقاد به یک نظم دهنده کل می باشد. ولی حتی اگر به خدا هم اعتقاد نداشته باشی و به فرمول توصیه شده توسط استاد الهی رفتار کنی، به مرور زمان، ایمان به مبدا خلقت در تو بیدار خواهد شد. زیرا جوهر و مخرج مشترک دستورات همه ادیان از ابتدای خلقت تا به امروز و از امروز تا انتهای جهان در این توصیه استاد نهفته است و همیشه کاربرد دارد و جواب می دهد.س
در انتها لازم به یادآوری است که احترام به موضوع و یا فردی خاص ، با اعتقاد به آن فرد و یا موضوع، دو امر متفاوت است.س
امیدوارم با این مختصر توانسته باشم پاسخی قانع کننده به سئوال شما داده باشم.س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
06.11.2020
سوال در مورد مقاله اجباری نبودن حجاب
سوال
سلام ممنون از مقالات بسیار مفید وخوبتون. یک سوال داشتم درباره مقاله حجاب اونم اینکه همونطور که خودتون گفتین حجاب بیشتر مربوط به رفتار و پوشاندن عورت در نظر گرفته شده. سوال اینکه پس چرا در یکی از همان آیه ها افرادی نام برده مانند پدر و پسر و... که نیازی نیست حجاب داشته باشه که اگه منظور حجاب عورت باشه که با این قضیه مغایرت داره چون بازم برای اینها باید پوشیده باشه.س
و سوال دوم در مکان هایی مانند باشگاه های مختلط که لباس ورزشی تنگ دارند بانوان این با حجاب مغایرت داره یا نه؟
جواب
با سلام و با تشکر از سوال هوشمندانه شما.س
این مطلبی که مورد سوال شماست مربوط است به سوره نور آیه سی و یکم که ترجمه آن از الهی قمشه ای بدین شکل است:س
س "و زنان مؤمن را بگو تا چشمها (از نگاه ناروا) بپوشند و فروج و اندامشان را (از عمل زشت) محفوظ دارند و زینت و آرایش خود جز آنچه قهراً ظاهر میشود (بر بیگانه) آشکار نسازند، و باید سینه و بر و دوش خود را به مقنعه بپوشانند و زینت و جمال خود را آشکار نسازند جز برای شوهران خود یا پدران یا پدران شوهر یا پسران خود یا پسران شوهر یا برادران خود یا پسران برادران و پسران خواهران خود یا زنان خود (یعنی زنان مسلمه) یا کنیزان ملکی خویش یا مردان اتباع خانواده که رغبت به زنان ندارند یا اطفالی که هنوز بر عورت و محارم زنان آگاه نیستند (و از غیر این اشخاص مذکور احتجاب و احتراز کنند) و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود. و ای اهل ایمان، همه به درگاه خدا توبه کنید، باشد که رستگار شوید. "س
همانطور که از این ترجمه بسادگی قابل استخراج است، بحث بر سر چند چیز است به شرح زیر:س
زنان، س
س 1- از نظربازی منع شده اند. س
س 2- باید آلت تناسلی خود را نگه دارند.س
س 3- زینت آلات خود را آشکار نسازند.س
س 4- سینه و شانه های خود را از دید غیر بپوشانند.س
س و البته موارد دیگر که مورد بحث ما نیست.س
بنابراین می بینید که مطلقن بحث بر سر پوشاندن موی سر نیست، بلکه این آیه نوع حرکات و رفتار زنان سنگین را در مقابل مردان ترسیم می کند. باید یاد آور شد که در همین جهان غرب، اکثریت مطلق زنان، بدون آنکه از این آیه باخبر باشند، همه مفاد آنرا تمام و کمال رعایت می کنند و بسیار سنگین و وزین در اجتماع دوش به دوش مردان به فعالیت می پردازند و مشکلی هم از این بابت پیش نیامده است.س
در همین آیه تاکید بر آن است که " ... و باید سینه و بر و دوش خود را به مقنعه بپوشانند و زینت و جمال خود را آشکار نسازند جز برای شوهران خود یا پدران یا پدران شوهر....."س
این بدان مفهوم است که زنان می توانند مقنعه خود را نزد افراد نام برده شده فوق بردارند. کدام مقنعه؟ آن شالی که شانه ها و سینه های آن زن را می پوشاند. (رجوع شود به اصل مقاله)س
در این مورد لازم است کمی توضیح داده شود. و آن اینکه برای درک این آیه باید شرایط صدر اسلام را در نظر داشت که عمومن افراد بی بضاعت به این دین نوظهور گرویده بوده اند. لباس این افراد شامل یک تکه پارچه بلند که به شکل یکسره دوخته شده بود، بوده است. با گرمای شدید آن منطقه، پر واضح است که این البسه نمی توانسته اند ضخیم باشند و احتمالن تا حدودی مندرس و بدن نما نیز بوده اند که در بسیاری از موارد باعث نوعی هرج و مرج در روابط جنسی مابین زن و مرد می شده است. درست به همین دلیل است که آنهمه در مورد نگه داشتن فرج، به زنان و در جای دیگر حتی به مردان تاکید شده است. بنابراین تاکید بر پوشاندن شانه ها و سینه ها که محرک شهوت است، بوسیله شال یا پارچه ای به نام مقنعه بر این اساس است و هرگز منظور پوشاندن موی سر نیست. س
مسئله بسیار مهم دیگر آنکه، همین مقدارهم که در این مورد در این آیه و آیه های دیگر آمده، بصورت یک پیشنهاد آمده است و نه یک حکم غیرقابل عدول . زیرا گفته شده است "... و این برای آنها بهتر است." س
در انتها باید عرض کنم که برخی از موارد فقهی در طول تاریخ به تواتر افتاده اند در صورتی که در اصل و ریشه خود، دارای حقیقتی ازلی نمی باشند، از جمله همین امر اجباری بودن حجاب به مفهوم پوشاند موی سر. بسیاری از محققین اسلامی برای اجتناب از درگیری با محققین پیشین، به تاکید مستقیم و یا غیرمستقیم همان مطالب پرداخته اند. از این نوع موارد در کتاب المیزان مرحوم علامه طباطبائی می توان یافت که به نظر می آید ایشان برخی مطالب را بطور ضمنی و نه مستقیم مورد تایید قرار داده اند از جمله امر " لهو الحدیث..." که محققین پیشین و همدورۀ ایشان به موسیقی نسبت داده و بر آن اساس موسیقی را حرام دانسته اند، ایشان در توضیح لهوالحدیث، موسیقی را هم در میان مثالهای دیگر جای داده اند ولی در تفسیر مستقم نامی از موسیقی نیاورده و آنرا "..سخنى كه آدمى را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد..." تفسیر نموده اند.س
بنابر این، به مسئله تواتر، به عنوان دلیل صحت یک موضوع فقهی نیز نمی تواند آویخت زیرا گذشته از آنچه فوقن گفته شد، دو عامل زیر همیشه باعث شده است یک امر فقهی به تواتر درآید:س
س 1- ترس از چوب تکفیر خشکه گرایان و تندروها
س 2- لزوم همرنگ جماعت شدن، برای حفظ موقعیت در آن محیط
پاسخ سئوال دوم شما آنکه در همین کشورهای غربی، مردان و زنان با لباسهای مخصوص هر ورزش، بطور مختلط در سالنهای ورزشی حضور به هم می رسانند و هرگز دیده نشده است که از این بابت مشکلی پیش بیاید. زیرا از ابتدا دختران و پسران را از هم جدا نمی کنند، بلکه آنها را آموزش می دهند. مسلمن این امر باعث عادی شدن وضعیت فیزیکی زن و مرد برای یکدیگر است.س
نتیجه گیری کلی آنکه:س
از نظر عرفانی و ریشه ای، هر انسان وزین ، خانواده دار و متشخص، چه زن و چه مرد موظف است کنترل چشم و احساسات خود را در دست گیرد. زیرا وادار کردن زنان به پوشاندن موی سر به بهانه اینکه مردان تحریک می شوند، یک اشتباه بزرگ است که ظلمی فاحش به زنان محسوب می شود. س
البته اگر برخی زنان به دلخواه خود و بدون فشارهای مستقیم و غیرمستقیم راغب به استفاده از حجاب باشند، کسی نباید مزاحم آنها شود زیرا حقوق بشر برای این گونه بانوان نیز معتبر است. س
باید بیاد داشت، هم اکنون نیز تعدادی از آیت الله های وزین به امر اجباری نبودن حجاب اشاراتی نموده اند.س
گذشته از همه آنچه فوقن گفته شد، هدف من از ارائه چنین مقالاتی، چه در مورد دین اسلام و چه در مورد همه ادیان دیگر، آن است که تا آنجا که از دست و قلم و فکرم برمی آید خرافه و افراط گرائی را از واقعیت ادیان فیلتر کنم. زیرا تندروی و افراط گرائی دینی، مردم را از دین، مذهب و خدا بیزار می کند. در هر حال این امر تنها بخش بسیار کوچک از تحقیقات ما در پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان است.س
امیدوارم توانسته باشم تا حدودی به سوال شما پاسخ بگویم.س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
01.11.2020
سوال
من وجود خدا را باور ندارم، ولی از تحقیق در این باره دست برنمی دارم. با مطالعه برخی مقالات شما متوجه شدم این مقالات از استخوانبندی قوی علمی برخوردار است، از اینرو می خواهم بدانم، وجود خدا را چگونه اثبات می کنید؟
جواب
ببینید بحث بر سر کلمه نیست، اگر مشکل شما با اسم خدا، الله، یهوه، برهما، اهورامزدا و غیره است، همه آنها را فراموش کنید و ببینید آیا معتقد به یک نظم دهنده ماورائی هستید یا خیر. اگر می بینید که حتی وجود یک نظم دهنده را نیز قبول ندارید، پس باید به یک بی نظمی و هرج و مرج در کهکشانها معتقد باشید، چیزی که عملن وجود ندارد و ما شاهد آن هستیم که علم نیز به یک نوع نظم غیرقابل تردید معتقد است و همه دانشمندان هر روز در صدد کشف جزئیات این نظم هستند. به علاوه باید یادآوری کنم که همه دانشمندان بسیار سرشناس جهان، خداباور بوده اند، بطوری که آلبرت اینشتین می گفت: "برای من تنها این مهم است که بفهمم، خدا چگونه می اندیشد، باقی مسائل مطالب فرعی می باشند."س
گذشته از همه آنچه گفته شد، با آشنائی با مقالات ما در مورد جهان هستی، به مرور با واقعیت یک نظم دهنده حقیقی آشنا خواهید شد و خواهید فهمید او چگونه می اندیشد. من تصور می کنم شما و میلیونها نفر دیگر که خداباور نیستند، تنها با تفسیرات تند و تیز و خشکه گرایانه ای از مفهوم خدا مخالف هستید که توسط قشریون در ادیان مختلف ارائه شده اند.س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
31.10.2020
سوال
با عرض سلام و ..... آیا اگر قلب یک شخص را به شخص دوم پیوند بزنند، در خُلق و خو و احساسات آن شخص دوم، تغییری ایجاد می شود و یا خیر. دلیل آن چیست؟س
جواب
خیر تغییراتی در احساسات و اخلاقیات آن شخص دوم بوجود نمی آید زیرا آن شخص دوم همواره خودیت حقیقی خود را حفظ می کند و روح بشری که در ارتباط با ارگانهای بدن از جمله قلب می باشد نیز بخشی از خودیت حقیقی آن شخص است. با این حال اگر خود قلب، مشکلاتی هرچند کوچک داشته باشد، در ارتباط ارگانیک آن قلب با اعضای دیگر، ممکن است مشکلاتی ایجاد شود. س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
این سوال و پاسخ مربوطه، در کانال یوتیوب ما. کلیک کنید
01.10.2020
سوال
با درور و عرض خسته نباشید، سئوالی دارم که خدمتتان مطرح می کنم.س
شما در مقالاتی که به فارسی انتشار داده اید، نفس[1] را بخوبی ترسیم نموده اید و نحوه شکل گیری آنرا از مرحله حیوانی و انتقال آنها به مرحله بشری و سپس به مرحله انسانی بخوبی تشریح کرده اید، اما در مقالات انگلیسی و آلمانی که من می فهمم و مطالعه می کنم (حتما در مقالات فرانسه، اسپانیای و عربی هم همینطور است) نفس را مساوی با اِگو[2] قرار داده اید. آیا از این عمل، هدف خاصی دارید؟س
[1]Nafs
[2]Ego
جواب
ببینید اطلاعات غربی ها از مطالب عرفانی بسیار محدود است و این مقوله ها را در حوزه متافیزیک قرار می دهند. س
من شخصن، در زمینه فعالیتهای خودم در راستای شناساندن تفکرات و جهان بینی استاد الهی، دو دسته مقالات را برای غربی ها انتشار داده ام. دسته اول در قالب «علوم تلفیقی» می باشد که در آنها، مطالبی مانند مقوله نفس را از طریق علمی شرح داده ام. و دسته دوم با نام «موضوعات دانشگاه انگلیسی، آلمانی، فرانسه، اسپانیایی و عربی» . در این مقالات دسته دوم سعی کرده ام، غربی ها را با اساس اعتقادات و جهانبینی استاد الهی آشنا کنم. از آنجا که در این سری مقالات، هدف، مطالب دیگری بوده است، هرکجا که کلمه نفس آمده، آن را به سادگی مترادف اِگو قرار داده ام و این امر به دو دلیل بوده است: س
دلیل اول آنکه به خواننده مقاله بطور بسیار سطحی یک مفهوم قابل درک را ارائه دهم تا بتواند باقی مطلب را دریابد .س
دلیل دوم آنکه: ذهن خواننده مقاله با تشریح علمی کلماتی که هدف اصلی مقاله نمی باشند و توضیح مجدد آنها، باعث پیچیده شدن بیهوده مقاله می شود، به انحراف کشیده نشود. س
از آنجا که افرادی دیگر نیز از من خواسته اند طی مقاله ای، با زبانی ساده و قابل فهم برای همه، نفس و اِگو و ارتباط آن دو با یکدیگر را توضیح دهم، بزودی، اگر عمری باشد، این کار را خواهم کرد.س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
این سوال و پاسخ مربوطه، در کانال یوتیوب ما. کلیک کنید
28.09.2020
سوال
آیا تبعیض مابین زن و مرد وجود دارد ؟ آنهم به خواست خدا؟
جواب
هیچگونه تبعیضی مابین زن و مرد وجود ندارد و هر دو در همه زمینه ها یکسان می باشند و در روز اول ایجاد نوع انسان، هم نوع مرد و هم نوع زن باهم خلق شدند . بنابراین هیچ برتری یکی بر دیگری ندارد. به خرافات توجه نفرمائید.س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
05.09.2020
سوال
سلام. فایده مراسم و عزاداری محرم چیست؟ آیا کار بیهوده ای نیست؟ آن هم در حد ۱۴۰۰ سال! دیدگاه دانشگاه سیر کمال را میشه بفرمایید
جواب
ما در دانشگاه سیرکمال اعتقادی به هیچگونه عزاداری نداریم و حتی برای رحلت استاد الهی نیز عزاداری نمی کنیم، البته کاری به اعتقاد دیگران هم نداریم. اعتقادات هر شخص و یا گروهی برای خود ایشان محترم است و ما نیز به آن احترام می گذاریم..س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
12.08.2020
سوالات در مورد مقاله بند اتصال کوانتمی مابین خودیت حقیقی و بدن فیزیکی
سوال اول
شما در مقالات پیش در مورد روح ملکوتی گفته بودید که روح ملکوتی مستقیمن از خدا خلق می شود و ارتباطی به ماهیت ندارد، ولی اینجا می گویید که نحوه ایجاد خودیت بدست ماهیت داده شده است. این دو موضوع با هم مغایرت ندارد؟س
جواب
در اینجا صحبت از خلقت نیست بلکه نحوه ایجاد و شکل گیری خودیت حقیقی مورد نظر است که سازوکار آن بطور قطع در اطلاعات اولیه که بدست ماهیت رسید ثبت بوده است تا او قوانین را به اجرا درآورد. از طرف دیگر ایجاد روح بشری، بطور مستقیم بدست خدا نیست.س
سوال دوم
بازهم شما در مقالات مربوط به روح بشری گفته بودید که کار روح بشری تنظیم همه فعل و انفعالات مربوط به بدن فیزیکی می باشد. اما اگر درست فهمیده باشم در اینجا صحبت از دستورات خودیت برای بدن است. لطفن کمی توضیح دهید.س
جواب
بله شما درست می گوئید . در اینجا نیز دو نوع دستور برای بدن فیزیکی وجود دارد. نوع اول دستورات مربوط به حیات بدن فیزیکی می باشد که مسئول آن روح بشری می باشد و روح ملکوتی بطورکلی در این ارتباط نقش اصلی را بازی نمی کند و نوع دوم، حرکات و عکس العمل های ارادی که ناشی از پدیده تفکر است می باشد که مسئول آن روح ملکوتی می باشد. اما این دو روح درهم آمیخته اند و دائمن با یکدیگر در حال تبادل اطلاعات و یا تخاصم می باشند. این مسائل را به مرور بطور عمیق تر مورد بررسی قرا می دهیم. برای این مقاله تا همینجا کافی است.س
با سپاس از توجه شما
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
این سوال و پاسخ مربوطه، در کانال یوتیوب ما. کلیک کنید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر