۰۱ شهریور ۱۴۰۱

سئوالات سال ۱/۲۰۲۲

10.02.2022
                                                                                          
  سوال سس س
با سلام و درود فراوان به شما آقای.....س
 نام من..... است و در دانشگاه.... آلمان به تدریس و تحقیق در مورد الهیات و عرفان مشغول هستم. مدتی است که با مقالات شما ابتدا به زبان آلمانی آشنا شدم و بعد از آنکه به قسمت فارسی سایت مراجعه کردم، متوجه شدم آنجا مقالات بیشتری برای مطالعه وجود دارد. با ادامه کار بر روی این مقالات، هم به آلمانی و هم به فارسی، به تدریج به استاد الهی و ...... و این راه علاقمند شدم، اما چند مطلب است که حقیقتأ متوجه آن نمی شوم که با این ایمیل خدمتتان عرض می کنم. در هر حال از شما ممنون هستم. با درود مجدد. ...س
س ۱- این راه را چه می توان نام داد؟ س
س ۲- آیا شما همان گروه عرفانی اهل حق هستید که در ایران عمدتن در استانهای کرمانشاه و کردستان مستقر می باشند و یا اصولآ با این افراد که خود را اهل حق می نامند ارتباطی ندارید؟.س
س ۳- در چند مقاله شما، از جمله در نظم نوین جهان، متوجه شدم شما این راه را همه شمول و فراگیر توصیف کرده اید، سوال این است که نقطه ثقل تفکرات عبادی شما چیست که بر آن اساس بشود ادعای فراگیر بودن دکترین استاد الهی را مدلل نمود؟س
س ۴- در طول تاریخ، در عرفان همه ادیان، مسئله ریاضت، نقطه اصلی و وزین، قلمداد و اجرا می شده است. در عرفان استاد الهی به نظر می آید این مسئله مفقود است. آیا این برداشت من صحیح است ؟ س
   سس
س 
جواب
با درود
فکر می کنم اگر بخواهم پاسخ به این سوالات شما را با ذکر جزئیات بدهم، لازم می آید به عمق مفاهیمی چون خدا، مراحل دین و استاد الهی وارد شویم و این خود یقینن به یک کتاب تبدیل خواهد شد. حال آنکه این چیزی است که تا به امروز با ارائه حدود چهارصد مقاله، به شش زبان انجام داده ام. اگر شما به مطالعاتتان در آن بخشها ادامه دهید، قطعن خودتان به پاسخهای مناسب، دست خواهید یافت. اما ادب حکم می کند که هیچ سوالی بی پاسخ نماند. از اینرو سعی می کنم به کوتاه ترین کلام ممکن، پاسخ به سوالات شما را بدهم.س

پاسخ به سوال اول:س
این راه، آخرین جهانبینی کامل و فراگیری است که استاد الهی آن را "دانشگاه سیرکمال" یا "طب روح" نام داده اند. از اینرو ما خود را "دانشجویان دانشگاه سیرکمال استاد الهی" یا بطور مختصر "دانشجویان سیرکمال" می نامیم. دلیل آن اینکه، استاد در یکی از گفتارهایشان می گویند: " شاگردان این راه برای سیرکمال آموزش می بینند". با این وصف کلمه دانشگاه و سیرکمال درهم آمیخته، دانشگاه سیرکمال را می سازد.س
باید بیاد داشت، کلمه دانشگاه به دو دلیل کلی عنوان شده است. یکم به دلیل آنکه، مطالب آموزشی استاد الهی در قالب علوم آکادمیک ارائه شده اند که آن را علوم تلفیقی نام دادیم. و دوم به دلیل آنکه، علمی بالاتر از این جهانبینی نخواهد آمد و دلیل کامل آن را من در مقاله نظم نوین جهان ارائه داده ام.س

پاسخ به سوال دوم شما:س
من افراد این گروه عرفانی را خواهران و برادران دوقلوی خودمان می دانم. این افراد، عمومن کشاورز و بسیار ساده و ضمنن با ایمان هستند، اما برخی از سیدهای آنها، مشکلات زیادی را ایجاد نموده اند که اگر روزی قرار باشد به آنالیز آن بپردازیم به این نتیجه خواهیم رسید که این سیدها خط بطلانی بر کلام سرانجام سلطان سهاکی کشیده اند و عملن جماعت اهل حق را گوش به فرمان معممین متشرع درآورده اند. س
اما مسئله به همینجا ختم نمی شود. نقطه ثقل تفاوت ما با خواهر و برادرهای دوقلویمان در این امر نهفته است که همان سیدهای کذائی، نه تنها خودشان متوجه این آخرین ظهور و دستاوردهای شگرف استاد الهی نشده اند، بلکه تبلیغات مسمومی که از طرف برخی از معممین ساخته و پرداخته می شود را به عموم اهل حق القاء نموده و می نمایند. س
  با کلام ساده، استاد الهی با در نظر گرفتن اصول تغییرناپذیر کلام سرانجام، و بر اساس مأموریتی که از مبدا خلقت مبنی بر کشف اسرار کسب نموده بودند، از عمق عرفان اهل حق که بالاترین عرفان ممکنه در زمین بوده است، برنامه آخرین مرحله دانشگاهی سیرکمال روحی را استخراج نمودند. این بدان مفهوم است که استاد، شکوفه درخت دین را به میوه تبدیل نمودند. درست به همین جهت است که ما معتقدیم، علمی بالاتر از آنچه استاد الهی ارائه نموده اند، نخواهد آمد. این علم تنها در زمینه عرفان عمل نمی کند بلکه دامنه وسیع آن، فلسفه و علوم آکادمیک را نیز دربرمی گیرد.س

پاسخ به سوال سوم شما:س
ببینید، اگر شما از یک مسیحی معتقد سوال کنید که "آیا خدای مورد پرستش شما، خدای همه انسانهاست و یا فقط خدای مسیحیان" ، او خواهد گفت: "خدای همه انسانها". حال اگر از او سوال کنید: "این خدا، از ما انسانها چه می خواهد و چه انتظاری دارد؟"، او ضمن برشمردن مسائل مختلف، قطعن به شما خواهد گفت که باید عیسی مسیح که یگانه راه نجات است را به عنوان خدای خود بپذیری!.س
دقیقن چنین مطلبی را از یک مسلمان معتقد خواهید شنید با این تفاوت که او در میان لیستی از انتظارات خدا که به شما ارائه می دهد، حد اقل مسئله نماز، روزه و حج را حتمن برخواهد شمرد. علاوه برآن، همه پرچمداران این ادیان، شرط رفتن به جائی که آنها بهشت و جهنم می نامند، پذیرفتن و یا رد دین خودشان می دانند.س
راستش را بخواهید، در اصل، این توصیفات، به مفهوم محدود کردن خدا به یک تفکر دینی خاص است که فقط تعدادی معدود از انسانها را دربر می گیرد. و معلوم نیست که بر سر باقی افراد بشر چه خواهد آمد.س

در همین ارتباط، استاد الهی سه اصل بسیار ساده را به عنوان جوهرکشی از اصول همه ادیان عنوان داشته، در اختیار عموم قرار داده اند.س
س ۱- خدا درون قلب توست. با او در هر زمان، در هر کجا، با هر زبان و لهجه و در هر وضعیتی که هستی گفتگو کن.س
س ۲- ببین چه چیزهایی را برای خودت مفید می دانی، برای دیگران هم همان را بخواه و هر چه برای خود مضر می دانی برای دیگران هم مخواه.س
س ۳- سعی کن دریابی از کجا آمده ای در این دنیا چه باید انجام دهی و بعد از مرگ به کجا می روی و چه خواهد شد.س
بند سوم از این سه اصل طلائی را ایشان در آموزش های معنوی خود، بدقت تشریح نموده اند.س
همانطور که می بیند این سه اصل، همه ادیان و حتی افراد خداناباور را نیز پوشش می دهد. س

استاد هرگز به عنوان یک شرط برای پرستش خدا، گرویدن به راه خودشان را ملاک قرار نداده اند. بنابراین، این سه اصل می تواند، نقطه ثقلی باشد که بر آن اساس بشود ادعا نمود که جهانبینی ایشان فراگیر است و نه تنها قادر است همه ادیان و مذاهب، آئین و فرقه های مشتق از آنها را پوشش دهد، بلکه هر نوع دیگر تفکر، چه خداباورانه و چه خداناباورانه را نیز شامل شود.س
از مجموع نقطه نظرات ایشان چنین برمی آید که حتی اگر یک خداناباور بر طبق وجدان و با در نظر گرفتن حقوق بشر، حیوانات، گیاهان و حتی جمادات عمل کند، این عمل او نیز خداپرستی محسوب می شود.س

پاسخ به سوال چهارم شما:س
خود ایشان یک دوره ریاضات دوازده سالۀ ممتد را تجربه نموده اند. آنهم از نوع بسیار دشوار که طی آن، غذای ایشان عمدتن محدود می شده است به مقداری نان و سرکه. اگر شما در تحقیقاتتان در طول تاریخ، شخص دیگری را می شناسید که چنین مدتی طولانی با شرایطی چنین طاقت فرسا، ریاضت کشیده باشد لطفن به من هم معرفی کنید. س
علاوه بر آن، دوران ریاضات ایشان تا آخر عمر ادامه داشت، اما از مدت زمان آن، به مرور کاسته شده بود و آنطور که خودشان عنوان نموده اند، در اواخر، به علت کهولت سن، این ریاضات، محدود شده بود به یک چله در سال و همینطور ریاضات سه روزه مرنوی.س
مسئله قابل توجه در این مورد، نتیجه ای است که ایشان از آن نوع معنویت که با ریاضات شاق همراه بوده است می گیرند مبنی بر اینکه: "دوران معنویت سنتی که اساس آن را ریاضت تشکیل می داده، بسرآمده است" . مسئله مهم تر آنکه، ایشان پس از ورودشان به اجتماع و اشتغال به کار، نظریه ای را عنوان نمودند که به عقیده من در جهان عرفان، در آن دوره و حتی امروزه، یک انقلاب عظیم و شجاعانه فکری می باشد. "هر دوازده سال ریاضات ممتد من، تنها به اندازه یکسال کار در اداره ارزش داشت". س البته باید در نظر داشت که، کار در اداره، در صورتی آن اجر را دارد که به شکلی که ایشان انجام می دادند، انجام شود. برای مثال ایشان حتی از خودکار اداره برای کار شخصی استفاده نمی نمودند.س

با این توضیحات باید بگویم که حق با شماست و نقطه ثقل در تعالیم سیرکمالی ایشان بر روی ریاضات از نوع سنتی، قرار ندارد. زیرا چه ریاضتی سخت تر از آنکه، آنچه بر خود می پسندی برای دیگران هم بخواهی و ... . این یک امریست که صحبت درباره آن ساده است، اما عمل به آن ساده نیست. س
در انتها باید عرض کنم که در مورد همه مواردی که عنوان شد، می شود به لایه های عمیق تری وارد شد، اما در آن صورت متن بحث ما به یک کتاب قطور تبدیل خواهد شد.س

امیدوارم توانسته باشم با علم اندک خود، حداقل به بخشی از سوالات شما پاسخ بدهم. ضمنن اگر مجددن در مورد مطلبی نظر مرا جویا شدید، لطفن هر دفعه فقط یک سوال را مطرح کنید. س 

  س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش

08.02.2022
                                                                                          
  سوال سس
با درود و عرض ادب
در ارتباط با تغییراتی که همراه با سخنان جدید پاپ بندیکت شانزدهم در کلیسای کاتولیک در شرف انجام است و با در نظر گرفتن مقاله نظم نوین که شما ارائه داده اید، تصور می کنم این امر اخیر، موید صحت مقاله نظم نوین شما باشد. آیا برای این نقطه نظر خود مبنی بر اینکه "تاریخ مصرف ادیان بسر آمده است" فاکتهای دیگری را نیز در نظر داشته اید. اگر ممکن است یک یا چند تا از این ملاحظات را بفرمائید. با تشکر از شما

پاسخ
با درود
مقدمتن باید به عرض شما برسانم که این موضعگیری پاپ بندیکت شانزدهم، موضوع جدیدی نیست، زیرا او قبل از آنکه در سال ۲۰۱۳ میلادی از کار خود کناره گیری کند، یکبار در سال ۲۰۱۰ هم در بریتانیا از کسانی که مورد آزار جنسی کشیش های کاتولیک قرار گرفته اند عذرخواهی کرده بود.س
او قبل از کناره گیری، تعداد ۳۸۴ کشیش را طی سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ در ارتباط با پرونده رسوایی جنسی کشیشان، خلع ‌لباس کرده بود. و من این گزارش را در کتاب "تفسیری متفاوت از کتاب مقدس" آورده ام. البته هنوز این کتاب به چاپ نرسیده 
است ولی برخی از قسمتهای آن را در بخش الهیات سایت پژوهشکده اندیشه انلاین آلمان انتشار داده ام.س

تفاوت این موضعگیری جدید او در این است که مشخص شده است، از اواخر جنگ جهانی دوم تا سال ۲۰۱۹ حداقل ۴۹۷ کودک، مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند و دیگر آنکه، پاپ بندیک به یک اهمال کاری خود در مورد حضورش در جلسه ای درباره انتقال یک کشیش خطاکار از نورد راین- وستفالن به بایرن اعتراف کرده است. این کشیش در محل جدید کار خود مجددن دست به همان اعمال زده است.س

باید عرض کنم که این امر در برخی کشورهای اسلامی نیز رواج دارد و فاجعه تجاوز جنسی به کودکان در خفا به انجام می رسد. با این تفاوت که در کشورهای اسلامی به علت عدم وجود مطبوعات آزاد، و بدلیل آنکه این اعمال بوسیله افرادی صورت      می گیرد که خود، شدیدن مذهبی هستند، و همچنین به علت ترس خود کودک و حتی پدر و مادر از برملا شدن موضوع، این معضل، مخفی می ماند. در کشور خودمان چند سال پیش یک مورد آن برملا شد و کار این تجاوزات جنسی به مطبوعات نیز 
کشید، اما فرد خاطی، به علت مذهبی بودن صِرف و تقرب به مراکز قدرت، در امان ماند و دادگاهی نشد. س
متأسفانه این عمل کثیف جنسی در میان برخی از پرچمداران ادیان دیگر نیز رواج دارد.س
در کوتاه کلام باید بگویم این امر، تنها یک فاکت از حقایق دیگریست که موید آن است که دوران ادیان بسر آمده است.س

خواسته بودید به چند مورد از ملاحظاتی که بر ادعای بسر آمدن تاریخ مصرف ادیان تصریح دارد، اشاره کنم.س
س ۱- تهی شدن ارکان اصلی هدایت کننده ادیان، از حقیقت اولیه و جایگزینی آنها با ارکان به شدت سمی
س ۲- جایگزینی خرافه مطلق و روز افزون با حقایق مربوط به رابطه اصیل مابین انسان و خدا
س ۳- نهادینه شدن مادیات در ادیان از جمله دکانداری برای کسب ثروت و قدرت و شهوترانی بی حد و اندازه
س ۴- پیشرفت علم و جایگزینی افکار مدرن مبنی بر حقوق بشر با افکار مذهبی خشکه گرایانه
س ۵- و مهم تر از همه، ارائه سه اصل بسیار ساده و قابل اجرا برای هر کس، در هرکجا و در هر وضعیت و شرایط، از طرف استاد الهی
س      -خدا درون خود توست با او صحبت کن 
س       -هرچه برای خود نیک می دانی برای دیگری هم بخواه و انجام بده و هرچه را برای خود مضر می دانی و دفع می کنی برای دیگران هم مخواه و دفع کن
س       -سعی کن بفهمی از کجا آمده ای، در این دنیا چه وظیفه ای داری و بعد از مرگ بیولوژیک به کجا می روی و چه می شود

.بر طبق اظهار نظر استاد الهی در ارتباط با این سه اصل، تا انتهای جهان، مفهوم دین و ارتباط با خدا همین است و بس س
با این وصف دیگر ادیان کاری برای انسان نمی توانند انجام دهند.  س
گذشته از آن، استاد در یکی از پیشگوئی های خود در مورد روابط  زن و مرد در آینده، در واقع هر نوع ارتباط زن و مرد را در سه سطح، دست بندی نموده اند و هر سه را ازدواج نامیده اند. با این وصف روابط زن و مرد از هر نوع آن، جنبه ازدواج بخود می گیرد و این معضل، یکبار برای همیشه حل می شود و با اجرائی شدن قوانین دیگر نظم نوین، در آن زمان، چنین فجایعی ببار نخواهد آمد.س

آموزش های علمی استاد الهی در مورد نحوه آفرینش، ما را از داستانهای غیرعلمی و کودکانه ادیان در ارتباط با ایجاد جهان هستی و نوع انسان بی نیاز می کند.س 

در نظم نوینی که برای این سیاره در نظر گرفته شده است، عقیده مردم به ادیان بشدت کم و نسبت به مبدا خلقت زیاد می شود. البته مسائل زیاد دیگری را هم می شود مورد بحث قرار داد، ولی در آن صورت یک پاسخ ساده ، به یک کتاب مفصل تبدیل خواهد شد که نه مطلوب شماست و نه من. رجوع شود به مقاله نظم نوین جهان .س
 س   
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش

23.01.2022
                                                                                          
  سوال سس س
سلام. خصوصیات انسان ها مانند خوش اخلاق بودن یا عصبی بودن، هوش بالای یا پایین، استعداد بالا یا پایین و..... از یک زندگی به زندگی دیگر انتقال پیدا میکنه؟ منشا خصوصیات انسان ها از روح هست یا ژنتیک. ممنون   سس
س 
جواب
با سلام
گرچه هرچه درجه کمال روحی کسب شده بالاتر باشد، صفات نیک آن روح درخشان تر خواهد بود، اما وقتی آن روح، یک زندگی زمینی جدید را شروع می کند، عوامل ارثی از اجداد سه نسل، به شدت یا ضعف بر روی روح بشری تآثیر می گذارند و همراه با عوامل دیگر از هفت عامل خلقتی مورد بحث استاد الهی، نوع خصوصیات روح بشری جدید را تعیین می کنند و ما می دانیم که روح بشری در هر حال بر روی خودیت جدیدی که یک زندگی جدید زمینی را آغاز کرده، بشدت تاثیر می گذارد، زیرا این خودیت باید با این روح بشری جدید درهم آمیزد و یک خودیت جدید را تشکیل دهد.س 
ضمنن اطلاعات درون سیستم کارمای این خودیت، از زندگی های قبل نیز در مسائلی که شما بدان اشاره کرده اید موثر واقع می شوند. یعنی ممکن است شخص مورد نظر، برحسب برخی کدهای سیستم کارما، یک مغز آسیب دیده، و یا کاملن سالم و مناسب را صاحب شود.س 
در کوتاه کلام، هم عوامل ژنتیکی روحی و هم عوامل ژنتیکی جسمی به علاوه همه یا برخی از عوامل هفت عامل خلقتی، بر روی ساختار جسمی، فکری و روانی هر شخص تاثیر می گذارند.س

لطفن رجوع کنید به بخش علوم تلفیقی مقاله روان قسمت اول و همینطور قسمت دوم.س 
  س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش

19.01.2022
                                                                                          
  سوال سس

با درود فراوان خدمت شما
اگر کسی هنگام دفع ضرر، جان خود را از دست بدهد ،باعث پیشرفت روح خود شده است ؟
به عنوان مثال عده ای در حال زور گویی و ظلم به کسی دیگرند ، حال اگر فردی با دخالت خود مانع ضرر رسیدن به آن شخص شود و جان خود را از دست بدهد، تکلیف روح او چه میشود ؟
اینکه شخص کار بسیار نیک و پسندیده ای انجام داده بحثی نیست، اما اینکه جان خود را فدای جان دیگری کرده است، آیا به نفس خودش خیانت کرده ؟
  با سپاس فراوان


جواب س  
با درود خدمت شما باید عرض کنم که به قول آمریکائی ها ، این یک سوال یک میلیون دلاریست. یک سوال بسیار مهم، عمیق و پر مفهوم. خوشحالم از اینکه بعد از مدتها شخصی پیدا شد و درست در جهت سیرکمال و دروس معنوی استاد الهی سوالی را مطرح نمود.س
خب بیایید این مطلب شما را ابتدا تجزیه و بعد آنالیز کنیم.س
س 1- دفع ضرر از خود و نزدیکان

اگر به علت غلبه بر ترس و احقاق حق خود و یا افرادی که نسبت به آنها مسئولیت داریم و یا برای یک امر اعتقادی باشد، و این امر موجب مرگ شخص بشود، به عقیده من در سیرکمال او اثر مثبت زیادی دارد. در طول تاریخ افراد زیادی برای نجات جان عزیزان خود سعی و تلاش نموده و کشته شده اند. این امر حتی در حیوانات نیز دیده می شود. متخصصین امور حیوانات، معتقدند که هیچ حیوانی خطرناک تر از یک ماده ببر که توله های خود را در خطر می بیند نیست. و یا بارها در داستانهای دینی خوانده ایم که اشخاص برای دفاع از عقیده خود جان خود را از دست داده اند و لقب شهید نیز گرفته اند.س 

س 2- دفع ضرر از دیگران 
اگر شخص نسبت به افراد مورد ظلم، مسئولیتی نداشته باشد، دفاع از آنها تا حدی جایز است که به خودش و یا به نزدیکانش لطمه جدی وارد نیاید. زیرا اگر در این بحبوحه کشته شود، حق همسر، فرزندان و پدر و مادر خود را ضایع کرده است. چون این امر مربوط به مقوله اولویت می شود و انجام آن ممکن است در برزخ سوال برانگیز شود. س

برای آنکه معلوم شود این شخص به نفس خود خیانت کرده یا نه، مآمورین در برزخ خیلی از مسائل دیگر را نیز در نظر می گیرند تا حقی از این شخص ضایع نشود. برای مثال پدر من دوستی داشت که سالها پیش برای نجات جان یک انسان دیگر    (فکر می کنم یک کودک بود) که در دریا در حال غرق شدن بود، جانش را از دست داد. خب معلوم است که این فرد نه تنها قصد خوکشی نداشته است، بلکه حتی تصور اینکه در این مسیر خودش کشته شود را نمی کرده است. پس این امکان وجود دارد که پوئن های زیادی را برای این امر دریافت کند.س

 برخی اوقات سرنوشت برخی افراد با از دست رفتن جانشان برای نجات افراد دیگر گره خورده است، تا مقدار زیادی از کدهای منفی سیستم کارمای او تخلیه شود.س 
در هر حال این مسئله تا حد زیادی صرف نظر از دیگر عوامل دخیل، به نیت شخص بستگی  دارد. فرض کنید آن آقا برای نجات جان یک خانم زیبا رو، و در حالی که تعدادی از خانمهای دیگر در حال مشاهده جریان هستند، و برای جلب نظر آنها مبادرت به آن کار می ورزید. خب در آن صورت مسئله متفاوت می بود.س

البته همه آنچه گفته شد در مورد یک سالک آزموده و نسبتن پخته صدق می کند که تعالیم صحیح را گرفته و درک کرده باشد. برای افراد عادی، مسئله کمی ساده تر است. یعنی مامورین برای او ساده تر می گیرند، چون اطلاعات او در حد یک سالک نیست.س
یک مورد دیگر که ممکن است کمی حیرت آور باشد، آنست که افرادی که در برزخ دستشان به جائی بند است،  تخفیف هایی برایشان در نظر گرفته می شود. س
در هر حال همانطور که گفته شد، افراد با سابقه سیرکمالی کم و افراد متصل به مراکز قدرت، مورد حمایت بیشتری قرار می گیرند، اما باید در نظر داشت که اتصال به مراکز قدرت هم از روی استحقاق افراد است.س 

در انتها تاکید می کنم که مامورین مسئول این قضایا در برزخ، همه این مطالب و حتی مطالبی بیشتر از این را هم در نظر می گیرند تا به شخص ضربه غیر متعارف وارد نیاید.س 
مسئله بسیار مهم و اساسی این است که، به امر پروسه رسیدگی به چنین پرونده هایی در برزخ، فاکت مشیت الهی که عامل هفتم از هفت عامل خلقتی مورد بحث استاد الهی می باشد را نیز باید افزود که همیشه و بدون استثناء در جهت مثبت و به نفع افراد عمل می کند.س 

البته در این راستا، مسائل دیگری را هم می توان مورد بررسی قرار داد، ولی بنابر دلایلی، از آن صرف نظر می شود، زیرا فکر می کنم تا این حد که مطابق با درجه فهم و اطلاعات من و شما می باشد، برای پاسخ به سوال شما کافی باشد.س
 
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش

15.01.2022
                                                                                          
  سوال سس
این سوال در کانال اینستاگرام فارسی و با کلماتی دیگر در کانال یوتیوب پژوهشکده مطرح شده است 
با سلام. آیا شما دین جدیدی را تبلیغ می کنید؟ اگر اینطور است چرا واضح این را نمی گویید و در پرده سخن می گویید؟ با تشکر

جواب س
خیر . دین جدیدی وجود ندارد. آخرین دین، اسلام بود و دین دیگری بوجود نخواهد آمد. آنچه ما در مورد آن سخن می گوییم نه یک دین بلکه آخرین جهانبینی  است که نه تنها همه ادیان بلکه همه نِحله های غیر دینی و حتی ضد دینی و هر گونه دیدگاه فلسفی و سیاسی را نیز پوشش می دهد، زیرا این جهانبینی، یک جهانبینی کامل است و به نوع انسان به چشم مخلوقی می نگرد که استحقاق کسب کمال روحی و بازگشت به مبدا اصلی خود را دارد. این نگرش بطورکلی در ماورای اعتقادات فردی اشخاص می باشد.س 
در این رابطه ما در مقاله و فیلم «نظم نوین جهان- تقدیم به بشریت» دلایل خود را مبنی بر اینکه نظم کنونی جهان بسر آمده، بیان داشتیم و قوانین نظم نوین را هم انتشار دادیم. در این مقاله و فیلم آن، به مسائل مهمی پاسخ دادیم که تا بحال توضیحی برای آنها وجود نداشته است. مسائلی مانند:س
س ۱ - نظم نوین یعنی چه؟
س ۲ - چرا نظم کنونی بسرآمده است؟
س ۳ - چه نیروئی هر بار قوانین نظم نوین جهان را رقم می زند؟
س ۴ - به چه علت این تمدن و این نظم نوین، آخرین دوره برای بشریت خواهد بود؟
س ۵ - سیرتکاملی دین و عرفان در این دوره در چه سطحی قرار دارد؟
س ۶ - چرا معتقدیم با ارائه «علوم تلفیقی»، فلسفه و علم نیز به انتهای مسیر خود رسیده اند؟
س ۷ - چه کسانی قوانین تعیین شده برای نظم نوین جهان را به اجرا درخواهند آورد؟
.و معضلات دیگری از این دست
 
باید به عرضتان برسانم که ما هرگز در پرده سخن نگفته و نمی گویم، بلکه واضح و آشکار مسائل مربوط به جهانبینی نوینی که استاد الهی به ارمغان آورده اند را تجزیه و تحلیل نموده، بدون هیچگونه چشمداشتی در اختیار عموم قرار داده و می دهیم. اِشکال در آن است که متآسفانه ایرانی ها نسبت به غربی ها علاقه چندانی به مسائل علمی و پخته و عمیق نشان نمی دهند. تحقیقات ما در پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان نشان می دهد که بطورکلی غربی ها حدود ۶۰٪ بیش از ایرانی ها به چنین مسائلی علاقمند هستند.س 
در تآیید آنچه گفته شد باید عرض کنم، همه کتابهایی که در مورد استاد الهی نوشته شده است و همینطور اظهار نظراتی که در مورد ایشان شده است از طرف غربی ها بوده است.س
در انتها، خواندن مقاله «نظم نوین جهان- تقدیم به بشریت» (کلیک کنید) و یا مشاهده فیلم آن (کلیک کنید) در کانال یوتوب پژوهشکده را به شما توصیه می کنم.س
 
با آرزوی موفقیت

فرامرز تابش 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر