۰۱ شهریور ۱۴۰۱

سئوالات سال ۳/۲۰۲۱

08.05.2021
                                                                                                    
  سوال س 

آیا شما از دیدگاه دانشگاه سیرکمال کعبه را خانه خدا می دانید؟س
جواب سبا درود
خانه حقیقی خدا قلب شماست.س
 
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش

ویدیوکلیپ این سری از سئوال و جوابها در کانال یوتوب ما. کلیک کنید 


08.05.2021
                                                                                                    
  سوال س 

در یکی از مقالات خود نوشته بودید که منبع سرما، جهان پوزیترونی است. لطفآ کمی بیشتر توضیح دهید چون دانشمندان، سرما را عدم وجود گرما می دانند. با تشکر
جواب سبا درود
فکر می کنم در همان مقاله " قسمت چهارم. یک فیزیک نوین " ، این مسئله را تشریح نموده ام. با این حال پاسخ سوال شما به سادگی چنین است:س
در جهان هستی تنها دو منبع اصلی انرژی موجوده بوده و هست، انرژی جهان تاریکی که ما آن را جهان پوزیترونی نام دادیم و انرژی جهان روشنائی که ما آن را جهان الکترونی نامیده ایم. دلیل فیزیکی آن را هم در مقالات بخش اول علوم تلفیقی ارائه داده ایم. حال باید دانست که طبق گزارش استاد الهی از نحوه ایجاد خلقت، اول جهان تاریکی و یا پوزیترونی وجود داشته است و بعد جهان نور یا الکترونی ایجاد می شود. بنابر این سرما، تاریکی و صفاتی از این دست، قبل از ایجاد منبع دوم انرژی یعنی منبع انرژی الکترونی وجود داشته است، درک این مطلب به ما می گوید که همانطور که برای ایجاد گرما منبع انرژی لازم است، آن سرمای اولیه که هم اکنون نیز در فضای مابین سیارات وجود دارد نیز به منبع انرژی نیاز داشته که همان منبع انرژی پوزیترونی یا جهان تاریکی می باشد.س 
در جهان علوم آکادمیک، حداقل این امر کاملن شناخته شده است که برای ایجاد هر تغییر و یا پدیده ای، انرژی لازم است و این انرژی باید منبع تولید داشته باشد. بنابر این سرما نیز دارای منبع انرژی مخصوص خود می باشد.س  
می دانم که این یک مبحث جدید است که مبتنی بر استنباط من از آموزش های استاد الهی می باشد و همانطور که شما هم به آن اشاره فرمودید، دانشمندان از آن بی خبرهستند، زیرا هنوز با علوم تلفیقی آشنا نیستند. ولی این امر به مرور زمان تغییر خواهد کرد. زیرا این علم, تلفیقی از آموزش های استاد الهی با علوم آکادمیک است که در برخی موارد با فیزیک و زیست شناسی کنونی موافق نیست و در واقع آن را تصحیح می کند. از این رو علوم تلفیقی، آخرین جهانبینی خواهد بود و در این تمدن علم دیگری نخواهد آمد. س 

با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش

08.05.2021
                                                                                                  
  سوال س 

از دیدگاه دانشگاه سیرکمال چه جائی زیارتگاه محسوب می شود؟س 
جواب سبا درود
هرجائی که قلبتان بدانجا کشش داشت و به آن اعتقاد داشتید ، زیارتگاه شماست. البته باید بیاد داشت که پرستش با زیارت متفاوت است، زیرا پرستش فقط مخصوص ذات بی مانند مبدا ازلی خلقت است. ولی زیارت بطور عام بستگی به اعتقاد دارد و می تواند بیاد خدا هم نباشد، مانند آنکه شما به دیدار پدر بزرگ و یا مادر بزرگ خودتان هم که می روید در واقع نوعی زیارت است و در تعارفات معمول هم بدان اشاره می شود. اما بطور خاص حتی وقتی به زیارت یک مقام معنوی هم می روید به این دلیل است که او به خدا تقرب دارد. س 
 
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش

ویدیوکلیپ این سری از سئوال و جوابها در کانال یوتوب ما. کلیک کنید 


07.05.2021
                                                                                                    
  سوال س 

آیا یک فرد، برای مثال یک روانشناس می تواند با یک نظر، مردم را بشناسد و برای این علم!!!! خود یک فرمول هم ارائه بدهد؟س
جواب سبا درود
اول آنکه علم روانشناسی تا چند سال دیگر عملن تغییر خواهد کرد. زیرا این علم در حال حاضر روح را نمی شناسد. دوم آنکه شناخت مردم از ظاهر آنها و یا از روی آنچه در کتابهای روانشناسی نوشته شده است، فقط می تواند یک شناخت کاملن سطحی باشد که شاید در بهترین حالت، قادر به بازتاب دو تا پنج درصد حقیقت است. فقط مقامات حقیقی معنوی قادر به شناخت صحیح دیگران می باشند و آنها نیز هرگز در این باره صحبت نمی کنند. در مورد فرمولی برای این شناخت سوال فرمودید. باید بگویم چنین فرمولی مسلمن از چنان شناخت ناقصی ناشی می شود و صحت آن هم به همان اندازه است.س

این مقاله در یوتبوب. کلیک کنید
این مقاله در ساند کلاد. کلیک کنید
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش

06.05.2021
                                                                                                    
  سوال س 

من یک درویش یارسان هستم. تفاوت اهل حق های یارسان با مریدان استاد الهی چیست؟ اصولآ تفاوت یارسان با راه استاد الهی در چیست؟س
جواب سبا درود
هر انسانی باید خود را از ظواهر اهل حق ارتقاء داده به اهل حق واقعی برساند. در این حال دیگر فرقی نمی کند که یارسان، یهودی، مسیحی، مسلمان، بودائی و یا دانشجوی دانشگاه سیرکمال استاد الهی باشی.س
تفاوت یارسان با راه استاد در این است که استاد الهی همه آنچه مربوط به فرهنگ معنوی یارسان بود را جوهرکشی نمود و بدین وسیله آخرین مراحل دانشگاه سیرکمال روحی را بدست آورد و در اختیار همگان قرار داد. به کوتاه کلام، این بدان مفهوم است که ایشان از دل اهل حق، دانشگاه سیرکمال را بیرون آوردند.  این مسئله را در مقاله "اهل حق از دیدگاه دانشگاه سیرکمال" و همینطور در "مراحل پیشرفت روح" و مقالاتی دیگر تشریح نموده ام . برای کسب اطلاعات بیشتر بدان مقالات مراجعه نمایید.س

 
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش

ویدیوکلیپ این سری از سئوال و جوابها در کانال یوتوب ما. کلیک کنید 


05.05.2021
                                                                                                    
  سوال س 

با سلام و عرض خسته نباشید
برخی معتقدند که آنچه استاد الهی گفته است، خیلی قبل تر مولانا در شعر زیر خود عنوان داشته. این شعر چنین است:س
از جمادی مُردم و نامی شدم
وز نما مُردم به ‌حیوان سرزدم
الی آخر
    
نظر شما در مورد اعتقاد این افراد چیست؟

جواب سبا درود
حقیقتش را بخواهید من هم سالها پیش، اوایلی که وارد این راه شده بودم چنین می اندیشیدم، زیرا در آن زمان با آثار و دستاوردهای استاد الهی آشنا نبودم و فقط در حد سایه ای از واقعیت از آن شنیده و خوانده بودم. اما به مرور زمان و با تحقیقات در آثار استاد متوجه خامی افکار خود شدم و این شاه بیت عرفانی برایم جا افتاد که می گوید:             میان ماه من تا ماه گردون            تفاوت از زمین تا آسمان است س
 
واقعیتش را بخواهید، آنچه مولانا در این شعر خود در مورد ایجاد انسان از مراحل ماقبل تا پایان راه گفته است، در مقابل توضیحاتی که استاد در این ارتباط ارائه داده اند، درست مانند نقاشی یک بچه دبستانی در مقابل یکی از تابلوهای موزه لوور است.س
در بهترین ترجمه این شعر، می توان فهمید که انسان از جماد بوده و بعد از مردن به گیاه و سپس به حیوان تبدیل شده و دست آخر در قالب آدم ظهور یافته است. پس نباید از مردن ترسید زیرا بعد از مرگ در میان فرشتگان سر درمی آورد و دفعه بعد، از میان فرشتگان نیز پریده و به چیزی تبدیل می شود که در تصور هم نمی گنجد و به خدا بازمی گردد. اگر شما به داستانهای اسطوره ای توجه فرمائید، آنها نیز دارای اطلاعات مشابهی می باشند.س

اما قبل از آنکه به ادامه بحث بپردازیم باید عرض کنم که هدف از این بحث، یقینن کم جلوه دادن و ایراد گیری از این شاعر بزرگ و پرآوازه پارسی زبان نیست، اما برای آنکه بتوانم به سوال شما و شاید خیلی های دیگر، پاسخی روشن بدهم مجبور هستم قضیه را بشکافم.س
اول آنکه هر کس به قدر فهمش فهمیده مدعا را. این بدان مفهوم است که صِرف شاعر و یا عارف بودن، دلیل بر دانستن همه حقایق معنوی نیست. دوم آنکه استاد الهی در جائی می نویسند: خدا مرا مامور کشف اسرار قرار داده است.س
اگر بخواهیم بطور علمی آنچه استاد گفته است را واکاوی و آنالیز کنیم، یعنی کاری که من قریب به سی سال است مشغول انجام آن هستم، درخواهیم یافت که اطلاعاتی که استاد از سیرکمال از مرحله جمادی تا مرحله انسانی و ادامه آن تا کسب کمال نهایی به ما می دهد، کامل، منطقی، علمی، تمام عیار و بی بدیل است. حال اگر این اطلاعات را با اطلاعاتی که مولانا در این شعر بدست می دهد مقایسه کنیم درخواهیم یافت که آنچه مولانا می گوید از نظر علمی نه تنها بسیار ناقص است، بلکه نادرست نیز  می باشد. زیرا:س
س ۱- اول آنکه این فردی که می اندیشد و با شما صحبت می کند یعنی من، و آن فردی که به صحبتهای من گوش می دهد و بدان می اندیشد، یعنی شما، هرگز نه جماد بوده نه گیاه و نه حیوان، بلکه خلقتی می باشد که مستقیمن از مبدا اصلی و ازلی خلقت بوجو آمده است.س
س ۲- بر اثر تبادلات روحی از جماد تا بشر، یک روح بشری ایجاد می شود که آن روح، نه من هستم و نه شما، بلکه من و شما یک روح ملکوتی هستیم که از مبدا خلقت خلق شده است و تنها بعد از تولد نوزاد به روح بشری او متصل می شود تا بتواند به سیرکمال خود ادامه دهد.س
س ۳- در هر مرحله از مراحل جمادی تا بشری، هزاران تغییر رخ می دهد تا سیرکمال انتقالی صورت پذیرد.س
س ۴- تفاوت بشر با انسان در وجود و یا عدم وجود روح ملکوتی می باشد.س
س ۵- سیرکمال ارواح زمینی از جماد شروع می شود و تا پایان مرحله حیوانی ادامه می یابد و با تشکیل یک روح بشری به اتمام می رسد.س
س ۶- سیرکمال انسان با روح ملکوتی می باشد، یعنی این منی که می اندیشد و با شما صحبت می کند .س
تشریح و توضیح سیرکمال از مرحله انسانی تا بازگشت به مبدا اصلی خلقت، بخش بزرگی از تعالیم استاد الهی را دربر می گیرد.س

فکر می کنم برای افراد فهیم و دانشمند و طالب حقیقت همین مقدار کافی باشد تا تفاوت مابین این قطعه شعر و تعالیم استاد الهی را درک نمایند. زیرا اگر بخواهیم همه آنچه را که استاد فقط در همین مورد تشریح نموده اند آنالیز کنیم، باید همه بخش علوم تلفیقی سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان را در اینجا بازتاب دهیم. بنابراین، بهتر است دانش پژوهان عزیز به آن سایت و به مقالات آن بخش رجوع نمایند.س

در انتها، یادآوری یک مطلب در همین راستا از اهمیت خاصی برخوردار است. در جشن صده استاد الهی، چارلز اسپنسر، خبرنگار یکی از شبکه های خبری آمریکا با پروفسور جیمز موریس در مورد استاد الهی مصاحبه می کند. یکی از سوالات این خبرنگار آن بوده است که خیلی ها در مورد معنویت صحبت می کنند، چه چیز استاد الهی را از این افراد متمایز می کند. پروفسور موریس پاسخ می دهد:س

س " ممکن است جسته و گریخته عباراتی نظیر گفتارهای ایشان را در جای دیگرهم ببینیم ولی اگر آثار استاد الهی را عمیقن مطالعه کنید مطمئن هستم به این نتیجه می رسید که از بقیه متمایز است . سیستم فکری ایشان مجموعه کاملی است که اجزای آن هر یک در جای صحیح خود قرار گرفته است. سوالاتی را از قبیل اینکه ما که هستیم ، در این دنیا چه وظیفه ای داریم، از اینجا به کجا میرویم ، هدف نهایی ما چیست و راه رسیدن به آن چگونه است، که بشر همواره در تکاپوی یافتن جواب آنها بوده، مطرح کرده و پاسخ داده است. بین اجزای سیستم فکری استاد الهی هماهنگی برقرار است و تناقض وجود ندارد. مهمتر آنکه در همه موارد جنبه علمی آنها به نحوی که با شرایط دنیای امروز منطبق باشد نیز ذکر شده است. " س


این مقاله در یوتبوب. کلیک کنید
این مقاله در ساند کلاد. کلیک کنید
 
با آرزوی موفقیت

فرامرز تابش 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر